یادداشت های یواشکی

نقشه های ذهن من

یادداشت های یواشکی

نقشه های ذهن من

یادداشت های یواشکی

حاج محمد اسماعیل دولابی:
گفت: من دم در ایستاده بودم نه در را می‌زدم و نه می‌‌رفتم.
گفت خوب کاری کردی. راه همین است. هر وقت دیدی تاخیر افتاد پشت در بایست. مبادا در را بزنی.ببین که کمی پشت در ایستادن خوب است. به اشاره ملتفت شو.
از یکسال، پنج سال پشت در ایتسادن نترس.
🌸 پشت در، بهترین جاست.🌸

کتاب طوبی محبت؛ جلد3 – ص 70


دوست دارم هر روز به خدا نزدیک تر بشوم،خدایا به خاطر تمام گناهان هر روزم العفو

یک حرف صادقانه: وبلاگ هایی که دنبال کرده ام به هیچ عنوان خوانده نمی شود فقط و فقط برای تلنگر است.

۶ مطلب در ارديبهشت ۱۳۹۷ ثبت شده است

تا حالا منتظر جناب عزرائیل بودی؟

دوشنبه, ۳۱ ارديبهشت ۱۳۹۷، ۰۳:۰۰ ب.ظ

هی روزگار...

تا حالا شده،خسته شده باشی و فکر کنی که برای چی زنده ای؟

یا اینکه بگی من که دیگه تو این دنیا کاری ندارم و منتظر جناب عزرائیل باشی؟

ربنا ما خلقت هذا باطلا، سبحانک:

پروردگارا این را بیهوده نیافریده ای، منزهی از آنکه بیهوده بیافرینی


پس،خدا با من و تو، تو این دنیا کاری داشته....،مسئولیتی دارم، در این نظام عجیب و منظم، یک جایی هم من دارم که اگر اون رو به خوبی انجام ندم،این نظم رو خراب کرده ام.

پس بشین فکر کن که تا ببینی مسئولیتت در این دنیا چیه و قراره چه کاری انجام بدی

کاش همه بی حجاب می شدیم

يكشنبه, ۳۰ ارديبهشت ۱۳۹۷، ۰۳:۱۶ ق.ظ

وَاَنَّکَ لا تَحْتَجِبُ عَنْ خَلْقِکَ

 و مسلماً تو از خلق خود در حجاب نشوی 

 اِلاّ اَنْتَحْجُبَهُمُ الاَْعمالُ دوُنَکَ 

مگر آنکه کردارشان میان آنها و تو حاجب شود 


کارهای زشت ما حجاب میان ما و تو شده

دیدن تو یک شرط دارد

و آن هم دریدن حجاب گناه است.

کاش همه بی حجاب می شدیم

برگرفته از کتاب قصه من و خدا(فرازی از دعای ابو حمزه ثمالی)


شب های عاشقانه

جمعه, ۲۸ ارديبهشت ۱۳۹۷، ۰۳:۰۰ ب.ظ

جمله اول پست قبل رو بخونید لطفا:

* داشتم دعای افتتاح رو"تو این شب های عاشقانه" میخوندم که به این فراز رسیدم: "لَعَلَّ الَّذِی أَبْطَأَ عَنِّی هُوَ خَیْرٌ لِی لِعِلْمِکَ بِعَاقِبَةِ الْأُمُورِ"فَلَمْ أَرَ مَوْلًی


اگر برآورده شدن حاجتم تأخیر افتاد، از روی  نادانی بر تو عتاب ورزیدم، با آنکه شاید به تأخیر افتادن روا شدن حاجتم برایم بهتر باشد

چرا جلومو گرفتن؟؟؟

چهارشنبه, ۲۶ ارديبهشت ۱۳۹۷، ۱۰:۰۰ ق.ظ

یا رئوف

تو حرم داشتم فکر میکردم چرا این حاجتمو،با اونو، با اون یکی رو نگرفتم....من که چیز بدی نخواستم چرا جلومو گرفتن....

مسجد طبقه بالا...

کودکی گریز پای در صف اول نماز جماعت....

مادر وقتی می رفت سجده دست کودک بازیگوش رو می گرفت و جوش میخورد و کودک تقلا می کرد و دستش رو از مادر به زور می کشید...

ناگاه سر نماز....

بغضم گرفت و ناخودآگاه یاد ایه یوعَسَىٰ أَن تَکْرَهُوا شَیْئًا وَهُوَ خَیْرٌ لَّکُمْ ۖ وَعَسَىٰ أَن تُحِبُّوا شَیْئًا وَهُوَ شَرٌّ لَّکُمْ=چه بسا چیزی را خوش نداشته باشید، حال آن که خیرِ شما در آن است. و یا چیزی را دوست داشته باشید، حال آنکه شرِّ شما در آن است. افتادم.... و اشکم سرازیر شد....

بعد از پایان نماز، مادر به بچه گفت خطر داره که دستت رو گرفتم و...و بچه گفت نه خیلی کیف میده...

 یه چیزی یادت باشه که اگر رفتی حرم مجرد متاهل با بچه بی بچه مریض هر جور که هستی امام خواسته تو رو این طور ببینه

 

اولین صفحه کتاب شما چه متنی به یادگار نوشته شده؟

سه شنبه, ۱۸ ارديبهشت ۱۳۹۷، ۰۳:۱۱ ب.ظ

حتما همه تون تو عمرتون یه کتاب از یه دوست فرهیخته گرفتید،

براتون با خودکار اولین صفحه چه نوشته ای به یادگار گذاشته؟(راستی اسم خاصی داره؟)

صوت های فوووق العاده زیبا برای نیمه شعبان

دوشنبه, ۱۰ ارديبهشت ۱۳۹۷، ۰۴:۳۸ ب.ظ
یک مجموعه کامل و فوق العاده زیبا که میتونید تو این روزای عزیز ازش استفاده کنید،چه تو ماشین چه تو جشن ها و حتی میتونید تو موبایل بریزید و موقع خواب ازش استفاده کنید.فوووق العاده زیباست
حتی میتونید پول جمع بکنید و این مجموعه رو تو سی دی رایت کنید و و بصورت نذر فرهنگی در اختیار دیگران قرار بدید.
این صوت های فوق العاده زیبا رو از دست ندید
*شما چی برای مردترین مرد دنیا که آواره ی بیابان هاست چه کرده اید؟

*ضمنا تا جایی که ذهنم یاری کرد برای همه دعا کردم در حرم ثامن الائمه