یادت باشد...
جمعه, ۱۵ تیر ۱۳۹۷، ۰۳:۰۰ ب.ظ
آخرین کتابی که خواندم و از خواندنش لذت بردم و با آن اشک ریختم...
آخر کتاب رو گذاشتم تو حرم خوندم روبه روی ضریح و اشک می ریختم،صورتم از اشک خیس شده بود و زمان از دستم در رفته بود...موقع اذان بود...
رفتم دارالحجه رواق شیخ طوسی، اونجایی که یه عالمه زوج جوان میرن برای اینکه با هم به خدا برسن...اتاق عقد...
کتابی که خیلی دوست داشتم رو با خودم بردم حرم، اول کتاب نوشتم:"یادمان" باشد گاهی برای رسیدن به معشوق ابدی و ازلی باید از معشوق زمینی گذشت...موقع اذان بود...
پیوندتان مباااااارک
4/13 حرم رضوی/اتاق عقد
بعدش رفتم یه عروس و داماد رو نشون کردم و به طرف عروس رفتم و سر صحبت رو باهاش باز کردم،بهش تبریک گفتم و کتاب رو بهشون هدیه دادم....
کتاب "یادت باشد"....
- ۹۷/۰۴/۱۵